یه گشت کوچولو
سه شنبه هفته پيش بود آقاي بابا ميخواست براي كاري بره تهران كه به ما هم پيشنهاد داد كه همراهش بريم منم بعد از چند ماه تصميم گرفتم كه قبول كنم البته با دودلي كوشولوتر كه بودي مسيرهاي طولاني تو ماشين اذيتت ميكرد و دوست نداشتي به هر حال راه افتاديم و منم كلي تجهيزات از جمله آب و غذا و بيسكوييت و اسباب بازي و خلاصه هر چيزي كه ممكن بود لازم بشه برداشتم و شما منو سورپرايز كردي چطوري؟ تمام مسير رو با موزيكي كه بابا گذاشته بود () به زبان لاتين با همراهي آقاي پدر پايكوبي كردي البته دو دست بالا آه بيااااااااا . قربون رقصيدنت آخه جوجه شيطون. جايي كه بابا كار داشت يه شركت تو سعادت آباد بود كه اونجا هم طبق معمول دوست پيدا كردي اول با خانم منشي بعدم با ت...
نویسنده :
شکوفه
0:47